رشد کار

لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ

رشد کار

لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَ أَنْزَلْنَا الْحَدیدَ فیهِ بَأْسٌ شَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزیزٌ

-پایگاه اینترنتیِ"رشد کار" ، می کوشد در حد توان ، به تکامل نیروی کار ایرانی و مشکلات و مصائب آن بپردازد .
-جهان بینی ما ، الهی- توحیدی است و به مسئله "کار "از همین منظر می نگریم .
-هدف ما اصلاح روابط قدرت در میهنمان مطابق با الگوئی ریشه نگر و عادلانه است .
-« رشد کار» از کلیه جریانها و پایگاههای سیاسی مستقل است .
-انتشار گزارشها و تحلیلها در این پایگاه ،لزوما" به معنای تأیید تمامی محتوا ، نویسنده یا مبدأ ارسال کننده آن از جانبِ «رشد کار» نیست. / امیر حسین ترکش دوز
پیوندها
پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۳۸ ب.ظ

فراموشانِ قلعه حسن‌خان و حاشیه شهرها

روایتی از روزگارِ دردناکِ کارگرانِ بلوچِ فاقد شناسنامه و روزگار ِ دردناکترِکودکانشان
***************
رشد کار : این گزارش بخشهائی  از روایت یکی از خبرگزاریها است که  از  مصائب  زندگی در حاشیه شهرهای بزرگ- و صد البته گوشه ای کوچک از این مصائب - پرده بر می دارد . گزارشگر محترم ، در متن اولیه، بر نوازندگان دوره گرد ساکن حاشیه ها و به زعم ایشان  خرده فرهنگ نوازندگی و چالشهای آن تمرکز کرده بود؛ ما  اما ،فرازهائی را انتخاب کرده ایم که اولا" جنبه کلیتری دارد و ثانیا"به موضوعی بس حیاتی تر و  یعنی حال و روز کودکان حاشیه ای و سرنوشت ایشان اشاره می کند .
**************

 

«بیش از دو دهه است که بلوچ‌ها و سیستانی‌ها مهاجرت می‌کنند، دریاچه هامون که خشک شد، «توتن»‌ها و قایق‌های ماهیگیری کناره گرفتند، کشاورزی در دشت‌های فراخ سیستان تعطیل شد و زابلی‌ها و بلوچ‌ها راهی جاده‌ها شدند. «همه جا زمین خداست، بلوچ مرد کار است». گرگان یکی از مقصد‌ها بود. چندهزار سیستانی در جلگه‌های گلستان ساکن شدند. حاشیه ‌های خراسان جنوبی، محلات گوشه و کنار شهر مشهد و بالاخره گروهی هم به پایتخت آمدند. اطراف جاده ساوه، شهریار و قلعه حسن‌خان، سالهاست بلوچ‌ها را در خود جای داده است.

این جمعیت بزرگ مهاجر بلوچ در جستجوی کار بودند، هرجا که کار هست، چهره‌های آفتاب سوخته کارگران بلوچ هم هست، نجابت و سکوت عمیق بلوچ‌ها هم هست، خمیرمایه سرشته با رنج همین‌ها که از محرومیت و خشکسالی گریخته‌اند.این جمعیت بزرگ در جستجوی کارِ سالهای دور، یک جمعیت کوچکتری هم در دل خود دارد، نوازنده‌های دوره‌گرد بلوچ و زابلی.

نوازندگی برای بلوچ‌ها یک فرهنگ است و برای موسیقی فولکوریک ایرانی، یک سرمایه. این روز‌ها، نوازندگی سازهای بلوچی، از جمله مشاغلی است که فراموش شده، نوازنده‌های بلوچ دهه هاست که مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند، نه حقوق اجتماعی دارند و نه اوراق هویت، غالبا شناسنامه هم ندارند. این نوازنده‌ها بیمه ندارند، درآمد ثابتی ندارند، گاهی کارگر ساختمانی هستند، گاهی دستفروشی می‌کنند، گاهی در جلگه‌های حاصلخیز گرگان کارگر کشاورزی هستند.

 «میرخان» شناسنامه ندارد، کار رسمی ندارد، ماه رمضان و محرم و صفر، ساز و دهل تعطیل است، تعطیلی دوره گردی و نوازندگی یعنی فعلگی و کارگری آنهم بدون اوراق هویت.: «همه جا کار می‌کنم، هرجا که صاحبکار جرئت کند و به من بی‌شناسنامه کار بدهد، گرگان، تهران، مشهد، فرقی نمی‌کند، هرجا که کار باشد من هستم.»

معضل نداشتن شناسنامه، یکی از مشکلات اصلی قوم بلوچ است. یک سنت اجتماعی دیرپا در منطقه بلوچستان این است که خیلی از ازدواج‌ها ثبت نمی‌شود، کودکان این ازدواج‌ها هم از نگاه دولتی‌ها، غیررسمی هستند و شناسنامه نمی‌گیرند و این دور تسلسل بی‌شناسنامگی سال‌ها و سالهاست که ادامه دارد.

 «زهره صیادی» فعال حقوق کودکان است. او سال‌ها در مورد احقاق حق کودکان بلوچ بی‌شناسنامه در قلعه حسن ‌خان و حاشیه‌های تهران کار کرده‌است. او خوشحال است که در این زمینه در یکی دو سال گذشته پیشرفت‌هایی داشته است. صیادی می‌گوید: حداقل ۱۵۰۰ کودک بلوچ فاقد شناسنامه شناسایی شده است، این در حالیست که براساس پیمان‌نامه حقوق کودک، حداقل بچه‌ها باید شناسنامه و اوراق هویت داشته باشند. او می‌گوید: این کودکان بلوچ بدون شناسنامه مدرسه هم نمی‌ِ‌رود، و اگر سیاست مسئولان تغییر نکند و نخواهند فرایند هویت دار کردن کودکان بدون شناسنامه را تسهیل کنند، ما شاهد چرخه بازتولید کودکان کار خواهیم بود.صیادی می‌گوید: بلوچ‌ها و سیستانی‌های حاشیه نشین به دنبال کسب و کار حلال و شرافتمندانه هستند، اما موقعیت‌های اشتغال فراهم نمی‌شود، کودکان آن‌ها بدون اوراق هویت مجبور می‌شوند کار کنند، اغلب دستفروشی و گاهی زباله‌گردی.

صیادی باز هم از مصائب کارگر حاشیه تهران با قومیت بلوچ و زابلی می‌گوید: حتی گواهی تولد نمی‌دهند به بچه‌ها. چون در بیمارستان به دنیا نیامده‌اند، کارت تولد هم به آن‌ها نمی‌دهند. کودکان بی‌تاریخ و بی‌روزی و نسلی که سرگردان خیابان‌ها و جاده‌هاست.....صیادی باز هم می‌گوید از اینکه تنها یک انجمن‌ مردم‌نهاد، برای کودکان بی‌شناسنامه بلوچ حاشیه تهران، در چادر‌ها مدرسه برپا کرده‌است، اینکه از دولتی‌ها امکانات می‌خواهند. اینکه در محلات حاشیه‌ای، بلوچ‌ها چادرنشین هستند و گاهی زردزخم شیوع پیدا می‌کند، »

منبع: ایلنا،کد خبر: 385492 گزارشگر: نسرین هزاره‌مقدم،تاریخ انتشار:  ۱۳۹۵/۰۴/۰۹

۹۵/۰۴/۱۰
احیا